تناقض

تناقض

کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند!

سایه جان رفتنی هستیم بمانیم که چه

زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه


درس این زندگی از بهر ندانستن ماست

این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه


خود رسیدیم به جان نعش عزیزی هر روز

دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه


آری این زهر هلاهل به تشخص هر روز

بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه


دور سر هلهله و هاله شاهین اجل

ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه


کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند

هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه


بدتر از خواستن این لطمه نتوانستن

هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه


ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست

کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه


گر رهایی است برای همه خواهید از غرق

ورنه تنها خودی از لجه رهانیم که چه


ما که در خانه ایمان خدا ننشستیم

کفر ابلیس به کرسی بنشانیم که چه


مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار

این قدر پای تعلل بکشانیم که چه


شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند

ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه

  • سهیل میم

شعر

نظرات  (۱)

همین اشعار و افکار پوچ گرایانه و از سر تسلیم و تن دادن به بدبختی است که عاقبت مردم ما رو به اینجا رسانده. همه جهان به دنبال رسیدن به زندگی بهتر و والاتر و انسانی تر و درک و تجربه ای عمیق تر از انسانیت و مهر و مهرورزی هستند، اونوقت مردم ما و شعرایمان سرتاپا نا امید و فراری از تلاش و کوشش و تغییر وضعیت خود و انداختن تقصیر بر گردن روزگار و قضا و قدر و ... و خلاصه بهانه جویی برای در رفتن از زیر مسئولیتی هستند که خداوند تحت عنوان هدیه ای ارزشمند بعنوان "زندگی" به ما بخشیده. خاک بر سرمون کنن.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی